فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان

موضوع : فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان

توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد

مقدمه
فرهنگ يكي از متكثرترين تعاريفي است كه بشر ابداع نموده است؟ همان گونه كه فرهنگ هاي بشري از گوناگوني بسياري برخوردارند، تعريف فرهنگ نيز داراي تعابير متكثر و مختلفي است. اما در سالهاي اخير تعاريفي كه بتواند علاوه بر آگاهي از پيشينه فرهنگ، ماهيت يابي هاي جديدي را كه فرهنگ در دوره هاي اخير يافته است، در نظر گيرد، زياد نيستند.
فرهنگ به جملگي علايق، سلايق، سنن، آداب و رسوم، مناسك، نقشها، باورها و رفتارها، هنجارها، ارزشها، احساسات، دانش و فنون مردم اطلاق مي شود. فرهنگ تمامي دنياي دور و بر ما را در ذهنمان تعريف مي كند؛ به آنها شكل مي بخشد، طبقه بندي شان مي كند و معنايشان مي بخشد.  فرهنگ در حقيقت بخش انسان ساخته محيط است، حال آن، چه ذهني باشد و چه عيني، فرهنگ است كه تعيين مي كند اعضاي آن فرهنگ رابطه شان را با محيط، ماوراء طبيعه و مردم درون و بيرون فرهنگ شان چگونه تنظيم كنند. ما جهان را كمتر آن گونه كه هست، و بيشتر آن طور كه ما هستيم، درك مي‌كنيم، چرا كه فرهنگ است كه تعيين مي كند ما چگونه اطلاعات دريافتي از محيط، روش تفسير و روش مورد استفاده آنها را درك كرده و به كار بريم. به بياني ديگر، فرهنگ است كه واقعيت را برايمان مي سازد، آن، هم ظرف و هم مظروف انديشه تا رفتار ماست.
فرهنگ را بايد شيوه با هم زيستن در دنيايي دانست كه انسانها يك سوي آن قرار دارند. فرهنگها از فصول مشتركي برخوردار هستند همان گونه كه تمايزاتي با يكديگر دارند. فصول مشترك فرهنگ هاي مختلف كه به اصيل ترين و انساني ترين وجوه فرهنگ مربوط مي شود، فرهنگ جهاني را مي‌سازد. مخاطبان چنين فرهنگي نيز جهاني خواهند بود و آن به بخش بزرگي از نيازها و تقاضاهاي فرهنگي موجود در مردم و جوامع مختلف پاسخ خواهد گفت. اكنون در سطوح جهان، تلاش هاي مستمر و بعضاً سازمان يافته اي براي تأكيد بر اين وجود مشترك و انساني فرهنگ انجام مي شود و سازمان يونسكو آن را يكي از اصلي ترين وظايف خود به حساب مي‌آورد.
اما آن به معناي ناديده گرفتن فرهنگهاي بومي و گوناگوني هاي زيست بومي آن نيست. فرهنگهاي بومي بدون اين كه حذف شوند، مي‌توانند در روح تكثر فرهنگي نقشي بزرگ ايفا كنند واكنون سازمانهاي انسان دوستانه جهاني، از جمله يونسكو حفظ و تقويت فرهنگ‌هاي بومي و زيست بومهاي آن را از مسؤوليتهاي خود مي‌دانند. منظور از زيست بوم، شرايط فيزيكي و محلي، جغرافيايي، آب و هوا و تمامي گياهان و جانوران يك اقليم است كه از عوامل مهم و تعيين كننده فرهنگ يك منطقه يا جامعه است و فرهنگ هر ناحيه و جامعه از بستر تعامل انسان با آن بر مي خيزد۵. اما رابطه فرهنگ و زيست بوم يك طرفه نيست و در فرهنگهايي پويا، همان گونه كه زيست بوم، فرهنگ انساني را مي آفريند، فرهنگ شكل گرفته در بستر آن نيز خود خالق شرايط جديد بر زيست بوم مي گردد كه در آن شكل گرفته است و تعامل آنها مداوم ادامه خواهد داشت. همين نكته است كه مطالعات فرهنگهاي محلي و جوامع منطقه‌اي را ضروري مي‌سازد.
تحولات فرهنگي
فرهنگ ها مدام دستخوش تغيير هستند، آنها از درون يا بيرون در معرض تحول قرار مي گيرند. گاه به وسيله فرايندهاي خود جوش و درون زا، به خلاقيت و نو آوري دست زده و گاه از طريق تعامل فرهنگي از فرهنگهاي ديگر اقتباس كرده و متأثر مي شوند. تفاوتهاي فرهنگي هميشه بوده و خواهند بود و بسياري از وجوه اين تفاوتها، بيش از اين كه از اختلافات برخيزد از گوناگوني‌ها و تنوعات روح انساني حكايت دارند كه خود مي‌تواند به موضوعي براي شناسايي بهتر انسانهاي جوامع مختلف از يكديگر تبديل شده و تكامل آن را مقدور سازند. اما بايد توجه داشت كه فرهنگ ها با وجود برخورداري از تمام غناي انساني و ارزشي، از خرافات و تعصبات و عادات ضد انساني و ضد ارزشي نيز مبرا نيستند. از اين رو ضروري است تا فرهنگ جهاني با زدودن خرافات و تعصبات ضد انساني و ارزشي، بر گوناگوني‌ها و خلاقيتهاي خود جوش و زاينده فرهنگهاي مختلف تأكيد كرده و با بروز آزادانه خويش، جايگاهي براي هر فرهنگ بومي پديد آورد. به بيان ديگر فرهنگ جهاني از چنان جايگاهي برخوردار است كه تعصبات و خرافات فرهنگهاي بومي را زدوده و بر تنوعات موجود در فرهنگهاي محلي و بومي تأكيد ورزد و اين به معناي تحقق فرآيندي است كه تعامل فرهنگ جهاني و بومي را در بردارد و به آنها اين امكان را مي بخشد تا نقشي مكمل براي هم بازي كنند و هر چه بيشتر به يكديگر غنا بخشند، بنابراين به نظر مي‌رسد يكي از اولويت‌ها را بايد توجه همزمان به فرهنگ جهاني و فرهنگهاي بومي تشكيل دهد. 
فرهنگهايي با «ريشه هاي كاملاً متفاوت» و فرهنگهاي «چند ريشه‌اي» نمونه‌هاي بارزي از دستاوردهاي حاصل از تعاملات بين فرهنگهاي مختلف هستند كه پيش از اين سابقه نداشته‌اند. حتي آنچه كه فرهنگ غرب ناميده مي‌شود، به شكلي مستقيم يا غير مستقيم از آميختگي مسالمت آميز فرهنگها و تمدنهاي مختلف هويت يافته و جهان را تحت تأثير قرار مي‌دهد. نبرد تمدنها نيز كه پيش از اين چندجانبه و چند قطبي بود، تنها به نبردي دوقطبي تقليل يافته و در ساير ابعاد، بيشتر با تعامل (تأثيرات غير آگاهانه و غير محسوس) و تبادل (تأثيرات آگاهانه و محسوس) فرهنگي روبروهستيم تا تخاصم و تقابل فرهنگي.
 
. بی حجابی زنان ترک
مهمترین رفتار اجتماعی و بارزترین مشخصه صفات ترکان، بیحجابی زنان ترک است. دکتر شیرین بیانی ، در کتاب زن در ایران عصر مغول مینویسد:
قبایل ترک مانند مغولها برای زن اهمیت فراوان و احترامی فوقالعاده قایل بودند. زن و مرد تقریباً از حقوق مادی و معنوی مساوی برخوردار بودند. زنان در کار خانواده، گردش چرخ اقتصادی، جنگ و امور گوناگون دیگر قبیله همراه همسران خود مشغول فعالیت میبودند. ثروت خاص خویش داشتهاند، به مقاماتی نایل میشدهاند، و در مواقع لزوم زمام امور قبیله و یا ایل را در دست میگرفتهاند.(ص 1)
فهرست مطالب
مقدمه    1
تحولات فرهنگي    3
حجاب و ارزشهاي اجتماعي    12
منابع    19

برچسب ها: دانلود فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان خرید تحقیق فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان پروژه فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان فرهنگ و رفتار اجتماعی فرهنگ و رفتار اجتماعی آذربایجان

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فایل مارکت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید