شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیمایوشیج 1

موضوع : مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیمایوشیج 1

توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده ی پرینت می باشد


مقدمه و پيشگفتار:
سالهاست كه نام رودكي پيوسته با عنوان «پدر شعر فارسي» و نام نيما يوشيج (علي اسفندياري) با عنوان «پدر شعر نو فارسي» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنكه علت واقعي اين وجه تسميه را بدند آن را به خاطر سپره و بارها ذكر نموده است.
شاعران بزرگواري كه هر كدام در اعتلاي فرهنگ و ادب غني ايراني بسيار كوشيده‌اند و تأثيرگذار بوده‌اند و هركدام تحولات بسيار عظيمي را در زمانه و عصر خويش حاصل كرده‌اند.
افراد بسياري نيز در معرفي آنان و توضيح و گزارش آثارشان گام نهاده‌اند.
اينكه در اين طرح تحقيقاتي، اينجانب كوشيده‌ام تا بين مباني فكري و سنت شعري اين دو شاعر، مقايسه‌اي انجام دهم و در ضمن به علل و دلايلي كه باعث شده است از ميان خيل عظيم شاعران و گويندگان فارسي از ديرباز تاكنون اين دو را به عنوان پدران‌ شعر فارسي برگزيده‌اند، بيان دارم.
به نظر اينجانب براي يك مقايسه‌ي اصولي و صحيح، نخست بايد به بررسي و شناخت جزئيات مطالب مورد قياس پرداخت و سپس نتيجه‌گيري نمود. البته قابل ذكر است كه اگر بخواهيم يك مقايسه‌ي نسبتاً اصولي انجام دهيم؛ بايد با توجه به آنكه تعداد ابيات بر جاي مانده از اين دو شاعر بسيار از لحاظ كميت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابيات بر جاي مانده از رودكي كمتر از هزار بيت است ولي در مورد نيما يوشيج اين تعداد چندين برابر مي‌باشد؛ لذا به ذكر پاره‌اي از آنها مي‌پردازيم تا بدين وسيله يك توازن تقريباً منطقي بين شمار ابيات اين دو شاعر از لحاظ ارزيابي برقرار گردد.
لازم به ذكر است كه در تذكره‌ها و كتب تاريخ ادبيات درباره‌ي شمار اشعار رودكي سخن بسيار گرفته‌اند: برخي آن را متجاوز از يك ميليون بيت مي‌دانند و برخي ديگر بر آن‌اند كه 700 هزار بيت بوده، و نيز آورده‌اند كه شعر رودكي در صد دفتر گردآوري شده بوده كه بي‌گمان اين ارقام مبالغه‌آميز است. آنچه مسلم است رودكي پر شعر بوده و اكنون همان‌طور كه ذكر شد مقدار اندكي از سروده‌هاي او در دست است. (1)
در اين مجموعه تلاش شده است كه با بررسي و تفحص بر روي اكثر آثار و تحقيقاتي كه در باب اين دو شاعر شده است و در كنار هم قرار دادن آن مطالب به نتيجه‌اي كه مورد نظر است، دست يافته شود. در باب رودكي و نيما يوشيج تحقيقات و كتب فراواني به انجام رسيده است؛ اما آنچه اكنون پس از سالها مي‌تواند انگيزه‌اي براي تأمل و تأليفي دوباره در شعر و زندگي اين دو شاعر باشد، يكي همان مقايسه‌ي مباني فكري و سنت شعري اين دو است و نيز شايد با اين روش پاره‌اي از ابهامات به اين گونه از ميان برداشته شود و ديگر آن كه شايد در كنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقايسه‌اي راه تازه‌اي را در نقد و تحليل اشعار اين دو گوينده‌ي شهير ايراني به همراه داشته باشد.
مجموعه‌ي حاضر به هر حال كوششي است براي آشنايي و باز آشنايي كه از منابعي بسيار با ارزش در اين زمينه مدد جسته است.
و در پايان اميد است كه مخاطبان و انديشمندان سخن، اين نيم گام لرزاني را كه از سر كم‌داني و كم‌تواني در عرصه‌ي سيمرغ برداشته‌ام به گستاخي نگيرند.
 
نخستين شناسندگان رودكي:
درباره‌ي چند تن از بزرگان سخن سرايان ايران دشواري بسيار بزرگي كه در پيش ماست اين است كه درباره‌ي نام و نسب و تاريخ در گذشت و جزييات زندگي ايشان آگاهي درست و دقيق در كتاب‌هاي رايج نيست. گويي شهرت ايشان وانتشار فوق‌العاده‌ي آثارشان چنان در ميان مردم ايران درگرفته است كه در پي اين گونه جزئيات كه درباره‌ي ايشان بسيار اهميت دارد نرفته‌اند و در حقيقت شهرتشان، زندگيشان را تحت‌الشعاع قرار داده است. چنانكه درباره‌ي فردوسي هنوز مجهولات فراوان در پيش داريم. يكي از آن گويندگان شهير رودكي است كه زندگي و آثار و افكار او پيوسته در ابهام مانده است و نخستين كسي كه بحث درباره اين مرد بزرگ را به جايي رسانده است كه برخي جزييات زندگي او را از زير پرده استتار روزگار بيرون كشيده مرحوم محمد قزويني در حواشي چهار مقاله نظامي عروضي است. (2)
اينك بايد آن چه درباره‌ي رودكي در كتاب‌هاي رايج آمده است به ترتيب تاريخ نقل كرد:
1)    نخستين كسي كه ذكر از رودكي كرده نظامي عروضي سمرقندي در كتاب معروف چهار مقاله است كه آن را در حدود سال 550 تأليف كرده‌ است.
2)    پس از او، محمد عوفي در لباب‌الالباب كه آن را در حدود سال 618 تأليف كرده است.
3)    حمدالله مستوفي در كتاب تاريخ گزيده كه آن را در سال 730 تأليف كرده است.
4)    دولتشاه‌بن علاء‌الدوله بختيشاه غازي سمرقندي در تذكره‌الشعرا كه آن را در سال 892 به پايان رسانيده است.
5)    جامي در بهارستان كه آن را در سال 892 تأليف كرده است.
6)    حكيم‌شاه محمدبن مبارك قزويني در ترجمه مجالس‌النفايس عليشيرنوايي(3) كه از سال 927 تا 929 مشغول ترجمه آن بود.
7)    غياث‌الدين‌بن‌همام‌الدين هروي خوندمير در كتاب معروف حبيب‌السير.
8)    محمدعارف لقايي در مجمع‌الفضلا.
9)    امين احمد رازي در هفت اقليم.
10)    شيخ ابوالقاسم بن ابوحامدبن نصر بلياني انصاري كازروني در كتاب سلم السماوات.
11)    محمدصادق ناظم تبريزي در نظم گزيده.
12)    ميرحسين دوست سنبهلي در تذكره حسيني.
13)    امير شيرعليخان لودي در مرآة الخيال.
14)    حاج لطفعلي بيك آذر بيكدلي در آتشكده.
15)    ميرغلامعلي آزاد بلگرامي در خزانه عامره.
16)    محمد قدرة ‌الله‌خان گوپاموي در نتايج الافكار.
17)    رضاقلي‌خان هدايت درمجمع‌الفصحا.
18)    تامس ويليم بيل در مفتاح‌التواريخ.
19)    اميرالملك سيد محمد صديق حسن‌خان در شمع‌ انجمن.
20)    مولوي آغااحمدعلي احمد در هفت آسمان.
21)    ميرزا محمدناصر طبيب ديلمي متخلص به اديب.
22)    مولانا محمد عبدالغني‌خان غني موفرخ آبادي در تذكره‌الشعرا.
23)    صدرالدين عيني مؤلف تاجيكستان.
24)    مولانا محمدحسين آزاد در كتاب سخندان فارس.
25)    ميرزاده و سهيلي و جلال اكرامي و بزرگ‌زاده در كتاب نمونه‌هاي ادبيات تاجيك.
26)    غلامرضا رياضي در كتاب دانشوران خراسان.
اين افراد در كتب و يا تذكره‌هاي خود از رودكي و نسب و نام و لقب و زادگاه و اشعار وي به گونه‌هاي مختلف سخن گفته‌اند. (4)
 
نخستين شناسندگان نيما يوشيج:
آنچه را كه در ابتداي اين بحث در باب رودكي و فردوسي بيان كرديم در مورد زندگي و احوال نيما يوشيج صدق نمي‌كند و دليل آن هم موقعيت و عصر زندگي وي مي‌باشد؛ هر چند هنوز ابهاماتي در فهم بعضي از اشعار او وجود دارد اما در مورد زندگي و احوال او نويسندگان و گويندگان بسياري قلمفرسايي كرده‌اند كه به نام پاره‌اي از آنان مي‌پردازيم:
1)    مهدي اخوان ثالث در كتب معروف خود «بدايع و بدعتهاي نيما» و «عطا و لقاي نيما» و در مقالات و سخنرانيهاي متعدد خود.
2)    سيروس طاهياز در چاپ و تكثير بسياري از مجموعه‌هاي اشعار و نامه‌هاي نيما.
3)    يحيي آرين‌پور در كتاب از صبا تا نيما (تاريخ ادب فارسي معاصر).
4)    محمد ضياء هشترودي در مقالات و سخنراني‌ها.
5)    لئون سركيسيان در مقالات خود.
6)    محمدحسين شهريار در مقالات و اشعار خود. (5)
7)    جلال آل ‌احمد در مقالات و سخنراني‌هاي خود.
8)    حبيب يغمايي در مقالات و سخنراني‌هاي خود.
9)    شين پرتو (دكتر علي‌ پرتو) در سخنراني و مقالات.
10)    اسماعيل شاهرودي (آينده) در سخنراني و مقالات.
11)    فروغ فرخ‌زاد.
12)    ابراهيم ناعم.
13)    نصرت رحماني در شعر الرثاء كه در مرگ نيما سرود. (6)
14)    دكتر تقي‌پور نامداراين در كتاب خانه‌‌ام ابري است.
15)    دكتر بهروز ثروتيان در كتاب انديشه و هنر در شعر نيما.
 
عقايد و افكار رودكي:
در تذكره‌ها آورده‌اند كه ابوعبدالله جعفربن محمد رودكي، در رودك سمرقند چشم به جهان گشود و در موسيقي او مهارتي عظيم بود و بربط را نيكو نواختي و داراي هوش و قريحه‌اي بالا بود و در هشت سالگي قرآن به تمامت بياموخت و …
اما آنچه ///مورد نظر است، بررسي عقايد و افكاري رودكي است كه تنها آنها را با بررسي اشعار بر جاي مانده از وي مي‌توان تشخيص داد.
1) عقايد و افكار حكيمانه و اندرزگويي:
يكي از ويژگيهاي اشعار رودكي كه از عقيده و فكر وي نشأت مي‌گيرد ممتاز بودن اشعار وي به افكار حكيمانه و پند و اندرزگويي مي‌باشد.
زمانه پندي آزادوار داد مرا
به روز نيك كسان گفت تا تو غم نخوري
زمانه گفت مرا: خشم خويش‌دار نگاه
        زمانه را چو نكو بنگري همه پند است
بسا كسا كه به روز تو آرزومند است
كه را زبان نه به بند است، پاي دربند است
                   (ديوان، ص 16(7))
نيك‌بخت آن كس كه داد و بخورد
        شوربخت آن كه او نخورد و نداد
                   (ديوان، ص 17)
از دوست به هر چيز چرا بايد آزرد؟
        كين عيش چنين باشد كه شادي و گه درد
                   (ديوان، ص 18)
مهتران جهان همه مردند
زيرخاك اندورن شدند آنان
از هزاران هزار نعمت و ناز
        مرگ را سر همه فرو كردند
كه همه كوشك‌ها برآوردند
نه به آخر به جز كفن بردند؟!
                   (ديوان، ص 21)
بساكسا كه بره‌ست و فرخشه(8) بر خوانش
مبادرت كن و خامش مباش چند نيا
        بساكسا كه جوين نان همي نيابد سير
اگر بدره رساند همي به بدر(9) منير
                   (ديوان، ص 27)
آنچه با رنج يا فتيش و به ذل
خود بيگانه گردد از پي سود
        تو به آساني از گزافه مديش
خواهي آن روز؟ مزد كمترديش
                   (ديوان، ص 30)
كسان كه تلخي زهر طلب نمي‌دانند
تو را كه مي‌شنوي، طاقت شنيدن نيست
        ترش شوند و بتابند روز اهل سؤال
مرا كه مي‌طلبم خود چگونه باشد حال
                   (ديوان، ص 32)
گاه زبر زير گردد از غم و، گه باز
        زير زبر، همچنان ز انده جوشان
                   (ديوان، ص 33)
همانطور كه با شواهد و مثال‌هاي فوق ديده شد «رودكي يكي از شعرايي است كه در شعر خويش افكار حكيمانه و اندرزها را وارد نموده است و در بيشتر قطعاتي كه از وي مانده اشعار وزين در حكم و معارف دارد و در ميان شعراي پارسي زبان بدين صفت مخصوص و ممتاز است.»(10)
2) رقيق القلب و باهوش بودن رودكي:
اصولاً يكي از خصايص اصلي شاعري دارا بودن قلب رقيق و روحي حساس است و تا قلب رقيق نباشد كسي را به شاعري راهبري نمي‌كند. هر قلب حساس احساساتي را از خود مي‌تراود؛ چون، رحم و اغماض و بزرگواري و امثال آن. رودكي هم در اين احساسات شريك است و مي‌گويد:
اين تيغ نه از بهر ستمكاران كردند
        انگور نه از بهر نبيدست به چرخشت
                   (ديوان، ص 108)
و هوش تيز با قلب حساس مصاحب شاعر است و به همين جهت در كار جهان‌ نگران و در پند و عبرت گرفتن از روزگار پيشرو است. چنانكه گويد:
اين جهان پاك خواب كردار است
        آن شناسد كه دلش بيدار است
                   (ديوان، ص 16)
و در جاي ديگر:
جهان هميشه چو چشميست گرد گردانست
همان كه درمان باشد به جاي درد شود
كهن كند به زماني همان كجا نو بود
بسا شكسته بيابان كه باغ خرم بود
        هميشه تا بود آيين گرد گردان بود
و باز درد همان كز نخست درمان بود
و نوكند به زماني همان كه خلقان بود
و باغ خرم گشت آن كجا بيابان بود(11)
                   (ديوان، ص 22، 23)

 
3) حس بي‌نيازي:
رودكي گويد:
چون تو طمع از جهان بريدي
        داني كه همه جهان كريمند
                   (ديوان، ص 55)
و بي‌نيازي او را از آن باز مي‌دارد كه بر نعمت كسان رشك برد و او را راه مي‌نمايد كه بگويد:
به روز نيك كسان گفت تا تو غم نخوري
        بسا كسا كه به روز تو آرزومند است
                   (ديوان، ص 16)
يا در جاي ديگر گويد:
خداي را بستودم كه كردگار من است
        زبانم از غزل و مدح بندگانش نسود
                   (ديوان، ص 21)
4) نيكنامي:
يكي از عقايد رودكي كه از آثارش پيداست آنست كه فرد بايد نام و اثر نيك از خود باقي گذارد.
اندر بلاي سخت پديد آرند
        فضل بزرگ مردي و سالاري
                   (ديوان، ص 42)
و يا در جاي ديگر اين عقيده را توضيح مي‌دهد:
چهار چيز مر آزاده را ز غم بخرد
        تن درست و خوي نيك و نام نيك و خرد
                   (ديوان، ص 110)


فهرست
عنوان                                               صفحه
مقدمه و پيشگفتار    3
نخستين شناسندگان رودكي    6
نخستين شناسندگان نيما يوشيج    9
عقايد و افكار رودكي:    11
1-    عقايد و افكار حكيمانه و اندرزگويي    11
2-    رقيق القلب و باهوش بودن رودكي    13
3-    حس بي‌نيازي    14
4-    نيكنامي    14
5-    مذهبي بودن    15
عقايد و افكار نيما يوشيج:    17
1-    مهرباني و دلسوز بودن    17
2-    اجتماعي و سياسي بودن نيما    19
3-    پند و اندرزگويي    26
4-    پايبندي نيما به زادگاه و طبيعت و مظاهر آن    27
5-    استواري و پايبندي به عقايد    30
6-    اصول عقايد نيما در باب نظم و نثر    31
7-    عقايد مذهبي نيما    31
معلومات رودكي و بازتاب آن در اشعارش    32
1-    قرآن و حديث    36
2-    اشاره به داستانهاي قرآن و اساطير سامي    37
3-    بهره‌گيري از مضامين شعر عرب و اشاره به سرايندگان آنها    37
4-    اشاره به اساطير ايراني و داستانهاي پهلواني    38
5-    اشارات علمي و فلسفي    38
معلومات نيما يوشيج و بازتاب آن در اشعار وي    39
رودكي پدر شعر فارسي و علل و دلايل آن    45
نيما پدر شعر فارسي و علل و دلايل آن    52
فهرست منابع و مآخذ     59

 


برچسب ها: تحقیق مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیمایوشیج 1 دانلود و خرید مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیمایوشیج 1 شعر رودکی شعر نیمایوشیج پدر شعر فارسی پدر شعر نو فارسی

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فایل مارکت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید